اردیبهشت ۳۱, ۱۴۰۳
سایت شخصی سید مرتضی سقائیان نژاد
Image default
دانشگاه صنعتی اصفهان یاداشت یادداشت‌ها

گفتاری درباره نسبت دانشگاه و جامعه؛ داستان ماهی و آب

دانشگاه به عنوان یک نهاد مقدس و مهم در جهان امروز با مسائل فراوانی روبه رو است. یکی از مهم ترین این مسائل ارتباط دانشگاه با جامعه است.

در واقع یکی از معضلات مهم پیش روی ما در دانشگاه این است که چرا هنوز در کشور ما دانشگاه با جامعه فاصله دارد؟ چرا در مقام قضاوت، جامعه دانشگاه را به چشم دیگری نگاه می‌کند؟ اینکه چقدر این نگاه درست است، چیز دیگریست اما نقد دانشگاه وقتی کامل می‌شود که به پاسخ این پرسش فکر کنیم؛ مردم چقدر دانشگاه را از خودشان می‌دانند؟

آیا مردم آن طوری که مثلا از اعتقادات خودشان، از انقلاب خودشان و از مسائل مذهبی خودشان دفاع می کنند، نسبت به دانشگاه هم این یگانگی را حس می‌کنند؟ شاید اگر بخواهیم این فاصله را از میان برداریم ابتدا باید رابطه خود با جامعه را تببین کنیم. یک مثال خوب در ارتباط میان دانشگاه و جامعه رابطه ماهی و آب است.

ما در دانشگاه‌های کشور باید بدانیم که با جامعه مثل آب و ماهی هستیم. هر دانشگاهی اگر بخواهد بودجه‌هایی که در طول سالها گرفته و امکاناتی که از سمت جامعه در اختیارش گذاشته شده را به عدد و رقم امروزی تبدیل کند، به اعداد سرسام آوری خواهد رسید. این بودجه‌ها از کجا آمده، آیا غیر از مالیاتی است که مردم از ضعیف ترین تا قوی ترین آنها داده‌اند؟

دانشگاه باید ببینید آیا امروز از تمام ظرفیت خود استفاده می‌کند؟ چالش اساسی ما این است که برای اقتصادی شدن دانشگاه ها را برنامه ریزی نکرده‌ایم. جالب اینجاست که برخی از دانشگاه‌ها که در دنیا حرف اول را می‌زنند توسط بخش خصوصی اداره می‌شوند. باید به این سمت برویم که چطور این دانشگاه‌ها توانسته‌اند هم مدیریت اقتصادی خوبی داشته باشند و هم از نظر علمی خود را پرورش دهند؟

اتصال دانشگاه به بودجه‌های دولتی یک اتفاق شکننده است. نکته اساسی اینجاست که وقتی اتصال دانشگاه به منابع ناپایدار بودجه باشد، یک پای برنامه ریزی برای آینده لنگ می‌شود. اگر دانشگاه می‌خواهد جایگاه خود را در جامعه پیدا کرده و شرایط پایداری برای برنامه ریزی داشته باشد باید مستقل عمل کردن را یاد بگیرد.

راه چاره این موضوع اتصال دانشگاه به جامعه است. ما باید به جامعه متصل شویم و باید سرمایه گذاران خصوصی را ترغیب کنیم که در دانشگاه سرمایه گذاری کنند. هستند کسانی که اموالشان را به دانشگاه می بخشند. ما باید بتوانیم از فارغ التحصیلانی که به این جا عرق می ورزند، پدر و مادرهایی که فرزندان آنها در این دانشگاه رشد کردند و آنها به سرمایه های عمومی مردم وصل هستند، استفاده کنیم.

این واقعیت را باید پذیرفت که وضعیت دولت در حال حاضر به گونه ای است که بیش از این، توان حمایت دانشگاه ها را ندارد. اگر قرار است دانشگاه‌ها تحول پیدا کرده و رشد کنند، خون این طرح تحول، بودجه دانشگاه است. اگر ما بودجه نداشته باشیم، طرح تحول بی معناست. درست است خودجوشی و خوداتکایی و فعالیت بسیار مهم است؛ ولی خون این جریان، بودجه است. برای پیشتاز بودن در دنیا از نظر علمی بودجه نیاز هست و تامین این بودجه از توان دولت خارج است.

یکی دیگر از بحثهایی که به عنوان چالش مطرح می شود، زاویه داشتن با جامعه است. اگر این زاویه حل نشود، بودجه ای به دانشگاه برنمی گردد. اگر می خواهیم مردم در مسائل دانشگاه مشارکت داشته باشند، باید به نحوی با جامعه هم فاز باشیم. باید آنها حس کنند که دانشگاه یک ماهی است که با آب آنها زنده است. تکیه بر سرمایه های مردمی می‌تواند دانشگاه را در مسیر خود به پویایی رسانده و در نهایت ثروت تولید شده را به جامعه بازگرداند.

image_print

نوشته های مرتبط

نقدی بر نگاه به حکمروایی شهری

najafzadeh

.

فهیمه حمزه ای

قم در مسیر شکوفایی اقتصاد شهری

najafzadeh